کسانی که در نماز سستی میکنند! خداوند آنها را به پانزده بلا گرفتار میکند!

«عَنْ الفاطمة (عليها السلام) قالَتْ: سَأَلْتُ أَبى رَسُولَ اللّهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) لِمَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ.

قال(صلى الله عليه وآله وسلم): مَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ إِبْتَلاهُ اللّهُ بِخَمْسَ عَشَرَةَ خَصْلَةً:

يَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمْرِهِ،

وَ يَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ،

وَ يَمْحُوا اللّهُ عَزَّوَجَلَّ سيماءَ الصّالِحينَ مِنْ وَجْهِهِ،

وَكُلُّ عَمَل يَعْمَلُهُ لا يُوجَرُ عَلَيْهِ،

وَ لا يَرْتَفِعُ دُعاؤُهُ إِلىَ السَّماءِ،

وَ لَيْسَ لَهُ حَظٌّ فى دُعاءِ الصّالِحينَ،

وَ أَنّهُ يَمُوتُ ذَليلاً،

وَ يَمُوتُ جائِعًا،

وَ يَمُوتُ عَطْشانًا، فَلَوْ سُقِىَ مِنْ أَنْهارِ الدُّنْيا لَمْ يُرْوَ عَطَشُهُ،

وَ يُوَكِّلُ اللّهُ مَلَكًا يَزْعَجُهُ فى قَبْرِهِ،

وَ يَضيقُ عَلَيْهِ قَبْرُهُ ،

وَ تَكُونُ الظُّلْمَةُ فى قَبْرِهِ،

وَ يُوَكِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَكًا يَسْحَبُهُ عَلى وَجْهِهِ، وَ الْخَلائِقُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ،

وَ يُحاسَبُ حِسابًا شَديدًا،

وَ لا يَنْظُرُ اللّهُ إِلَيْهِ وَ لا يُزَكّيهِ وَ لَهُ عَذابٌ أَليمٌ.»

(مسند فاطمه الزهراء، ص 235).

حضرت زهرا (سلام الله عليها) میفرماید :
از پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) درباره مردان و زنانی که در نمازشان سستی و سهل انگاری مکنند, پرسیدم.

آن حضرت فرمودند: هر زن و مردی که در امر نماز سستی و سهل انگاری داشته باشد, خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می گرداند:

1 خداوند برکت را از عمرش می گیرد.
2 خداوند برکت را از رزق و روزی اش می گیرد.
3 خداوند سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند.
4 هر کاری که بکند بدون پاداش خواهد ماند.
5 دعایش مستجاب نخواهد شد.

6 برایش بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود.
7 ذلیل خواهد مرد.
8 گرسنه جان خواهد داد.
9 تشنه کام خواهد مرد به طوری که اگر با همه نهرهای دنیا آبش دهند, تشنگی اش برطرف نخواهد شد.
10 خداوند, فرشته ای را برمی گزیند تا او را در قبرش نا آرام سازد.
11 قبرش را تنگ گرداند.
12 قبرش تاریک باشد.
13 خداوند فرشته ای را بر می گزیند تا او را به صورتش به زمین کشد. در حالی که خلایق به او بنگرند.
14 به سختی مورد محاسبه قرار گیرد.

15 و خداوند به او ننگرد و او را پاکیزه نگرداند و او را عذابی دردناک باشد.

خدایا ما را از نماز گزاران واقعی قرار ده    التماس دعا

سجاده گشته رنگین

                                      

محراب کوفه امشب در موج خون نشسته

یا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته

سجاده گشته رنگین از خون سرور دین

یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین

از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید

رفت آن یتیم پرور، عالم یتیم گردید

دیگر نوای تکبیر از کوفه بر نیامد

نان آور یتیمان دیگر ز در نیامد

غمخوار دردمندان امشب شهید گردید

امشب جهان ز فیض حق ناامید گردید

تنها نه خون به محراب از فرق مرتضی ریخت

امشب شرنگ بیداد در کام مجتبی ریخت

امشب به کوفه بذر کفر و ضلال کِشتند

مرغان کربلا را امشب به خون کشیدند

تیغ نفاق امشب بر فرق وحدت آمد

امشب به نام سجاد خط اسارت آمد

امشب به محو خادم، خائن دلیر گردید

آری برادر امشب زینب اسیر گردید

باب عدالت امشب مسدود شد بر انسان

امشب بنای وحدت در کوفه گشت ویران

امشب جهان ز فیض حق ناامید گردید

امشب بنام قرآن، قرآن شهید گردید

سجاده گشته رنگین از خون سرور دین

یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین

 

                                                                               "حمید سبزواری"

دوستان در لیالی قدر جهت فرج آقایمان امام عصر (عج) و سلامتی نایب بر حقش الامام خامنه ای دعا بفرمایید

نقش انسان در مقدرات شب قدر

                      

ادله اى كه نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مى كند به شرح زير تقديم مى گردد:
1- حالات و دريافت هاى شخصى كسانى كه اهل دعا و راز و نياز و اهل شب قدر هستند, نقش خويش را در شب قدر به خوبى دريافته اند. گاهى اين حالات آن چنان ژرف و تاثيرگذار است كه تا شب قدر آينده و بلكه تا آخر عمر, در همه افكار, اخلاق, كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در يك خط و سير معنوى قرار مى دهد. ديگرانى هم كه به اين حد از معنويت راه پيدا نمى كنند, به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده دارىهاى شب قدر بهره بردارى كرده و فيض معنوى مى برند. ريشه اصلى اين دگرگونى ها و حالات, به خود افراد بر مى گردد و اينكه تا چه حد خود را آماده بهره بردارى از بركات شب قدر و فضيلت هاى آن كرده باشند. ...
اگر معنوياتى كه در شب قدر نصيب انسان شده و در زندگى آن ها تحولى آفريده, هيچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نويسندگان مربوط باشد كه هر چه بخواهند, براى هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدير كنند در اين صورت مقتضاى حكمت و مصلحت اين است كه يا به هيچ كس هيچ ندهند و يا آنچه مى دهند, به همه يكسان و على السويه بدهند; در حالى كه ما مى دانيم همه بركات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازير مى گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مى شود; پس نتيجه مى گيريم تنها دليل اين تفاوت, كارها و اعمال و ميزان تلاش خود بندگان است و بس. نتيجه اينكه يكى از راه هاى رسيدن به اينكه آيا افراد در مقدرات منتخب قدر, صاحب نقش هستند يا نه, اين است كه ببينيم چه اندازه دگرگونى در همين شب با بركت در آنان ايجاد گشته است.

2- شناساندن شب قدر خداوند تبارك و تعالى با نزول سوره اى خاص, شب قدر را به مردم معرفى فرموده است. در دو آيه اين سوره مباركه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب فرود مىآيند. سپس افزوده است: شب سلامت است. و فرموده است: عمل صالح در او, برابر با عمل صالح در طول هزار ماه است. فردى به امام باقر(علیه السّلام) عرض كرد: مراد و مقصود از اينكه شب قدر بهتر از هزار ماه است چيست؟ حضرت فرمودند: ((والعمل الصالح فيها من الصلاه والزكاه و انواع الخير خير من الف شهرليس فيها ليله القدر)) (1); كار شايسته از قبيل نماز و زكات, صدقات و انفاقات و, انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر كار شايسته اى است كه در مدت هزار ماه كه شب قدر در آن نيست, انجام شود. اگر كارهاى نيك بندگان و چند برابر پاداش آن تاثيرى در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد, از گفتن و دانستن آن چه سودى عايد بندگان مى شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بيان كردن اين مطلب, سود و زيانى را متوجه هيچ كس نمى كند, چه انگيزه اى در اعلام اين شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان, در نتيجه تلاش افراد سودمند نباشد, چرا بايد مردم در جريان آن باشند و دانستن آن چه گرهى از كار بندگان مى گشايد؟ مى دانيم كه كار بيهوده حتى از افراد عادى و معمولى پسنديده نيست, چه رسد به پروردگار آسمان و زمين كه هيچ كارى را بدون حكمت و مصلحت انجام نمى دهد.
حكمت معرفى شب قدر به عنوان شبى كه قرآن در آن نازل شده و شبى كه مقدرات در آن سامان داده مى شود, اين است كه بنده سرنوشت و مقدرات خويش را به قرآن پيوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فكر و عمل خويش قرار بدهد,اگر كردارش موافق با قرآن و در جهتآن باشد, عمل كننده بهآن سعادتمنداست واگر خداى نكرده مخالف با قرآن باشد, فاعل آن شقى خواهدبود.
3- اجماع و سيره مسلمانان مى دانيم كه همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهى, بر اهميت شب قدر و احياى آن تاكيد فراوان دارند و به شب زنده دارى آن شب, اهتمام مى ورزند. نقل شده كه يكى از دانشمندان بزرگ اسلام, براى اينكه شب قدر را درك كند, يك سال تمام يعنى حدود 357 شب, از سر شب تا به صبح شب زنده دارى كرد.(2) اين همه اقبال و توجه به تشكيل اجتماعات با شكوه براى خواندن دعا و مناجات و راز و نياز و تضرع و ابتهال, همراه گريه وزارى و استغفار, برخاسته از يك واقعيت انكارناپذير است و آن دخالت انسان ها در سرنوشت خودشان است.

4- سفارش امامان دين بر احياى شب قدر حتى در حال بيمارى امام صادق(علیه السّلام) به ابوبصير مى فرمايد: ((وصل فى كل واحده منهما مئه ركعه)); در هر يك از دو شب بيست و يكم و بيست و سوم صد ركعت نماز بخوان ((واحيهما ان استطعت الى النور)); تا مى توانى آن دو شب را تا سپيده صبح شب زنده دارى كن ((واغتسل فيهما)); در آن دو شب غسل كن. ابوبصير عرض كرد اگر نتوانستم ايستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابيده بخوان.
اگر باز هم نتوانستم؟ ايرادى ندارد كه سر شب كمى بخوابى و باقى مانده شب را, به هر نحوى كه مى توانى به عبادت بپردازى, چون در ماه رمضان, درهاى آسمان گشوده است, شيطان ها در زنجيرند و اعمال مومنان پذيرفته مى شود. از حديث فوق, مى توان تاثير فراوان كارهاى انسان را بر سرنوشت او ارزيابى كرد. مى بينيم ابوبصير كه يك راوى زبردست و كار كشته در فن روايت است, با پيش بردن مرحله به مرحله سوال ها در صدد آن است كه ژرفاى شب قدر و اهميت عمل در آن شب را به دست آورد; امام(علیه السّلام) هم, چنان بر اهميت عبادت در شب قدر پافشارى مى فرمايند كه رضايت نمى دهند بنده حتى اگر بيمار باشد, از نتيجه اعمال صالح خويش محروم گردد. نكته در خور توجهى كه تاثير انسان را مشخص مى كند, جمله پايانى امام(علیه السّلام) است كه آن را به عنوان ريشه و علت تاكيد و تشويق بر عمل صالح بيان فرموده اند; آنجا كه فرمودند: ((و تقبل اعمال المومنين)); اعمال مومنان در شب قدر پذيرفته مى شود. (3)
5- تشويق زياد به دعاهاى ماثور و راز و نياز مى دانيم كه دعاهاى شب قدر, از طولانى ترين و پر محتواترين دعاهاست; دعاهايى مانند ((جوشن كبير)), ((ابوحمزه ثمالى)) و امثال آن ها, كه اگر با حال و توجه خوانده شود, مايه انقلاب و دگرگونى روحى است, ادعيه اى كه انسان را با دريايى از معارف آشنا مى كند. انسان با خواندن دعا از يك طرف, با ياد آورى لطف, گذشت, كرم, رحمت و بخشش بى پايان خداى مهربان او را در كنار و دستگير خويش مى بيند و نور اميد در دلش مى درخشد و از ديگر سو, با ياد آوردن سختى هاى جان كندن, تنگى و فشار قبر, گرفتارىهاى عالم برز, حساب و كتاب فرداى قيامت, شعله هاى دردناك و سوزان دوز و حسابرسى دقيق در صحراى محشر, تمام وجودش, سرشار از ترس و نگرانى گرديده و آنچه عيش و نوش است فراموش كرده و گذشته خود و آنچه بوده و كرده است را با آنچه بايد باشد مى سنجد و زيانى كه در گذشته متوجه وى شده است را در مى يابد و علاوه بر شك و ترديدى كه نسبت به راه و روش نا مطلوب خويش پيدا مى كند, ندامت سراسر وجودش را پر كرده و تصميمى سرنوشت ساز مى گيرد و مسير زندگى اش را دگرگون مى كند. اگر هم به اين مرحله نرسد, لااقل بر كردار خود بيشتر مواظبت خواهد داشت; زيرا بيم و اميدى كه دستاورد شب قدر است در مراحل زندگى به يارىاش مى شتابد.
در مقابل, اگر كسى از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپرى كند, در همان جمود و غفلت, زندگى را به پايان خواهد برد و سرنوشتى شقاوت بار در انتظارش مى باشد. از گفتار فوق, اين نتيجه به دست مىآيد كه در واقع خود انسان وارد مسير سرنوشت خويش گشته و آن را تغيير مى دهد. گاهى براى پيمودن مسير مقدرات, بر بال دعا و گاه بر بال عمل مى نشيند; گر چه دعا هم نوعى عمل محسوب مى شود. بنابراين, دعا در شب هاى قدر كه يك كار اختيارى است منشااثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد; به همين دليل به آن سفارش اكيد شده است. علاوه بر سفارش شفاهى بزرگان دين و علماى اسلام به خواندن دعاها در طول سال, در شب هاى قدر تاكيد بيشترى بر اين امر شده است; پس حتما منشا اثر است وگرنه كار لغو و بيهوده از بزرگان سر نمى زند.

6- نكوهش بهره نبردن از شب قدر پيامبر گرامى اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: ((من ادرك ليله القدر, فلم يغفر له فابعده الله )) (4); از خداوند به دور باد و نفرين بر كسى كه به شب قدر برسد و زنده باشد, اما آمرزيده نشود. با اين حديث نقش انسان در تعيين سرنوشت خود واضح تر مى گردد و معلوم مى شود كه بدبختى و شقاوت مقدر در شب قدر, نتيجه كار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقى با توجه به شان و مقام پيامبر گرامى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) قابل قبول نيست كه آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن كارى بى اثر و بى خاصيت, سهل انگاران را نكوهش و مذمت فرمايند. ((انس بن مالك)) از پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل كرده كه فرمودند:((ان هذا الشهر قد حضركم)); ماه مبارك به شما رو آورده است. ((و فيه ليله خير من الف شهر)); در اين ماه شبى است كه برتر از هزار ماه است. ((من حرمها فقد حرم الخير كله)); هر كس از فيض شب قدر محروم گردد, از تمام خيرات بى نصيب مانده است. ((ولا يحرم خيرها الا محروم)) (5); و محروم نمى ماند از بركات شب قدر, مگر كسى كه خويشتن را محروم كرده است. روايات, بعضى از گناهان را مانع بهره بردارى گناهكار از شب قدر دانسته اند, از جمله آن كارها ميخوارگى يا ((دايم الخمر)) بودن و نيز آزار پدر و مادر است.

7- شب قدر مكمل اعمال صالح يكى از دلايل تفضل شب قدر به امت اسلام, كامل و پر كردن پيمانه اعمال صالح مسلمانان و جبران كمبودهاى آنان است, تا با دستى پر اين جهان را ترك كنند. پيش از اين گفتيم كه امام صادق(علیه السّلام) در تفسير آيه شريفه ((ليله القدر خير من الف شهر)) فرمودند: مراد اين است كه انجام كار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روايتى نيز از امام باقر(علیه السّلام) وارد شده, در پاس0 به اين پرسش كه چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت ديگر فلسفه شب قدر چيست؟ ايشان مى فرمايند: ((و لولا ما يضاعف الله للمومنين, لما بلغوا ولكن الله عز و جل يضاعف لهم الحسنات)); اگر خداوند كارهاى مومنان را چند برابر نكند به سر حد كمال نمى رسند, اما از راه لطف كارهاى نيكوى آن ها را چند برابر مى فرمايد تا كاستى هايشان جبران شود. از اين روايت و روايت قبلى به خوبى مى توان فهميد كه مبنا و اساس, عمل صالح خود بنده است; هنگامى كه يك عمل صالح معمولى با زمانى پر بركت و مقدس همراه گردد, از ارزشى چند برابر برخوردار مى شود و گاه همراه شدن يك عمل صالح با ولايت و اعتقاد و امامت مى تواند انسان را به اوج شرافت برساند; پس, راز سعادتمند شدن انسان ها در شب قدر, عمل اختيارى صالحى است كه با عنايت خداوند, بركت يافته و چند برابر مى شود.
8- نتيجه بخش بودن بعضى از اعمال در شب قدر قدر نهفته است:

1- نماز ((انس بن مالك)) از پيامبر گرامى(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روايت كرده كه فرمودند: ((من صلى من اول شهر رمضان الى آخره فى جماعه فقد اخذ بحظا من ليله القدر)) (6); كسى كه از اول تا آخر ماه مبارك, در نماز جماعت حاضر شود, بهره اى از شب قدر نصيبش شده است.
2- افطارى دادن با مال حلال ((ابو شي ابن حيان)) از پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل كرده كه فرمودند: ((من فطر صائما فى شهر رمضان من كسب حلال صلت عليه الملائكه و ليالى رمضان كلها و صافحه جبرائيل(علیه السّلام) ليله القدر و من صافحه جبرائيل(علیه السّلام) يرق قلبه و تكثر دموعه...)) (7); كسى كه با مالى كه از راه حلال به دست آورده, روزه دارى را افطار دهد, در تمام شب هاى رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئيل در شب قدر با وى مصافحه كند, نشانه مصافحه جبرئيل آن است كه دل مصافحه شونده نرم و اشكش جارى مى شود.
3- صدقه در باره امام زين العابدين(علیه السّلام) آمده است: ((كان اذا دخل شهر رمضان تصدق فى كل يوم بدرهم فيقول: لعلى اصيب ليله القدر)) (8); در هر روز ماه مبارك يك درهم صدقه مى دادند, آن گاه مى فرمودند: شايد با اين كار, شب قدر را دريابم و از آن بهره گيرم. ((عبدالله بن مسعود)) روايت مى كند كه شبى رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) از نماز عشا فارغ شد, مردى از ميان صفوف برخاست و گفت: اى مهاجران و انصار, مردى غريبم و بر هيچ چيز قدرت ندارم. مرا طعامى دهيد. رسول خدا گفت: اى فقير, ذكر غريب مكن كه دل مرا اندوهگين ساختى.
بعد از آن فرمودند: غريبان چهار قسمتند:

1- مسجدى كه در ميان قومى باشد كه در آنجا نروند و نماز نخوانند.

2- مصحفى و قرآنى كه در خانه اى باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نكنند.

3- عالمى كه در ميان جماعتى باشد و ايشان تفقد وى نكنند و از او مسايل دينى سوال نكنند.

4- اسيران اهل اسلام كه در ميان كفار باشند, پس فرمود: كيست كه موونه و غذاى اين مرد را كفايت كند تا در فردوس اعلا خدا او را جاى دهد؟ حضرت على(علیه السّلام) برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا(س) رفت و گفت: اى دختر رسول خدا, در كار اين ميهمان نظرى كن. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندكى موجود است و حسن و حسين گرسنه اند و شما روزه داريد و آن طعام يك نفر را بيشتر كفايت نمى كند. على(علیه السّلام) فرمود: آن را حاضر كن. فاطمه(س) طعام را پيش آورد. حضرت امير آن طعام را پيش ميهمان نهاد و با خود گفت كه اگر من از اين طعام بخورم ميهمان را كافى نباشد و اگر نخورم سبب خجالت ميهمان شود, پس دست دراز كرد به سوى چراغ و چنان نشان داد كه چراغ را اصلاح مى كنم و آن را خاموش كرد و فاطمه(س) را گفت در روشن كردن چراغ ديگر تعلل كن تا ميهمان از خوردن غذا فارغ شود و خود حضرت دهان را مى جنباند تا مهمان تصور كند كه على غذا مى خورد. و چون ميهمان از غذا خوردن فارغ شد فاطمه(س) چراغ را آورد و طعام همچنان برجاى بود. اميرالمومنين فرمود: اى فقير, چرا طعام خود را نخوردى؟ گفت: سير شدم; پس على(علیه السّلام) و فاطمه(س) و حسن(علیه السّلام) و حسين(علیه السّلام) و فضه و همسايگان از آن طعام خوردند و هنوز باقى بود. (9) 4- شب زنده دارى حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: ((من احيا ليله القدر حول عنه العذاب الى السنه القابله)) (10); كسى كه شب قدر را شب زنده دارى كند, تا شب قدر آينده, عذاب دوز از او دور گردد.

5- غسل و شب زنده دارى امام موسى بن جعفر(علیه السّلام) فرمودند: ((من اغتسل ليله القدر و احياها الى طلوع الفجر خرج من ذنوبه)) (11); كسى كه در شب قدر غسل كرده و تا سپيده صبح شب زنده دارى كند, گناهانش آمرزيده مى شود. رواياتى كه ذكر شد به خوبى دلالت دارند كه برخى مقدرات و پاداش ها, مانند دور شدن عذاب دوز كه در حديث پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ذكر شده بود, نتيجه كار خود بندگان است. موارد فوق مى تواند براى نشان دادن اينكه سرنوشت هر انسانى در شب قدر به دست خودش رقم مى خورد, كافى باشد, ولى براى تكميل بحث, نكاتى چند كه خارج از چارچوب شب قدر و نشان دهنده موثر بودن انسان در تعيين سرنوشت خويش است را مطرح مى كنيم. اين بحث تكميلى را در دو بخش انجام مى دهيم:
1- عمل و پاداش آن در ماه مبارك رمضان.

2- عمل و پاداش آن, صرف نظر از زمان خاص.

1- پاداش ها در ماه مبارك رمضان امام هشتم على بن موسى الرضا(علیه السّلام) فرمودند: در ماه مبارك كارهاى خوب پذيرفته و كارهاى زشت بخشيده شده است. خواندن يك آيه قرآن در اين ماه, برابر با يك ختم قرآن در ماه هاى ديگر است. كسى كه برادر خود را با يك لبخند شاد كند, در روز واپسين خداوند دلش را شاد كرده و مژده بهشت به او دهد.كسى كه مومنى را در اين ماه يارى كند, خداوند در روزى كه قدم ها بر پل صراط مى لغزند او را دستگيرى كرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هركس خشم خود را نگه دارد, خداوند در روز قيامت بر وى خشم نكند. هركس درمانده اى را فريادرسى كند, خداوند در روز قيامت وى را از رسوايى بزرگ ايمن گرداند و رسوايش نكند. كسى كه ستمديده اى را يارى كند, خداوند او را در دنيا, در مقابل دشمنانش يارى كرده و در روز قيامت نيز, در موقف حساب و ميزان ياريش فرمايد. (12)
و در روايت ديگر امام صادق(علیه السّلام) از پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روايت كرده كه فرمودند: كسى كه ماه مبارك رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به ديگران اجتناب ورزد, خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمى مى كند. (13) دو روايت بالا ارتباط محكم پاداش ها و اعمال بنده در ماه مبارك و نقش انسان در ترسيم سيماى درونى او را كاملا آشكار نموده است.

2- پاداش عمل با صرف نظر از زمان خاص آيات و روايات فراوانى هست كه بعضى دگرگونى ها و پاداش هاى خاص را نتيجه كار بنده دانسته, يا عمل او را تنها عامل معرفى كرده اند.
نمونه اى از اين آيات و روايات: ((ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم))(14); در حقيقت خدا حال قومى را تغيير نمى دهد, تا آنان حال خود را تغيير دهند. ((ظهر الفساد فى البر والبحر بما كسبت ايدى الناس ليذيقهم بعض الذى عملوا لعلهم يرجعون)) (15); به سبب اعمال مردم, فساد در خشكى و دريا آشكار شد تا به آنان جزاى بعضى از كارهايشان را بچشانند, باشد كه باز گردند. دعا دگرگون كننده سرنوشت ((ابن حبان)) و ((حاكم)) از پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روايت كرده اند كه فرمود: فقط دعاست كه تقدير و سرنوشت ها را دگرگون مى كند و تنها نيكى است كه مايه افزايش عمر مى گردد. گاهى شخص گناهى را مرتكب مى شود و به واسطه آن از روزى و نعمتى محروم می ماند. اختيار انسان و شب قدر آنچه از مجموع مباحث به دست مىآيد اين است كه با ملاحظه آيات و روايات و دريافت ها و مشاهدات, اطمينان كامل پيدا مى كنيم كه شب قدر هيچ گونه منافاتى با اختيار انسان ندارد و يقينا, او در مقدرات و سرنوشتى كه در شب قدر برايش رقم مى خورد موثر است; حتى مى شود گفت كه نقش اصلى را به خود انسان سپرده اند تا آنچه بخواهد براى فردا رقم بزند.

پي نوشت :

1- اصول كافى , ج 4, ص 158.مى گردد (16).

2-فوائد الرضويه , ص 10 - قصص العلمإ, ص 18- سيماى فرزانگان , ج 3.
3- وسائل الشيعه, ج 10, باب 32, ص 354.

4- بحار الانوار , ج 94, ص 80, ح 47.

5- كنزالعمال , ج 8 , ص 534, ح 24028.

6- همان , ص 545, ح 24090.

7- الترغيب و الترهيب , ج 2 , ص 95, ح 14.

 8- بحار الانوار , ج 95, ص 82.

9- تفسير منهج الصادقين , ج 9 , ص 237.

10- بحار الانوار , ج 95, ص 145.

11- همان , ج 80, ص 128.

12- همان , ج 93, ص 341.

13- همان , ص 346.

14- رعد , آيه 11.

15- روم , آيه 41.

16- تحفه الاحوذى , ج 6 , ص 348 , ح 2225.

بازهم از رمضان ......

    ... و هوَ شهر الذي فرضتَ صيامَهُ عليَّ و هوَ شهرالرمضان الذيِ أنزلتَ فيهِ القرآن

باز آمدي به بزم باده نوشان شکيبا که دلارام عاشقان شوي.

باز آمدي که دل بري و جان بياوري و نسيم صبح صفا در گيسوي مهرخان بيفکني.

اي ماه دلاراي صائمان، رمضان                      به سراچه  قلب غريبم خوش آمدي

رستگاران ماه

خدا را بي نهايت شاکريم که از خزانه ي موهبت و الطاف بي کران خود بر ما منت نهاد تا دگرباره بتوانيم اين ماه پر برکت و پر فضيلت را درک نماييم؛ ماهي که خداوند متعال در شأن آن مي فرمايد:

                                   «شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن هدي لناس و بينات من الهدي و الفرقان...»

رمضان ماهي است که در آن براي راهنمايي مردم و بيان راه روشن و هدايت و جدا ساختن حق از باطل ، قرآن نازل شده است

امير مؤمنان حضرت علي (ع)  فرمودند: «روزي رسول خدا (ص) براي ما خطبه اي ايراد کرد و فرمود: اي مردم! همانا ماه با برکت و رحمت و آمرزش به شما روي آورده است، اين ماه نزد خدا، بهترين ماه است و روزهايش بهترين روزها و شب هايش بهترين شب ها و ساعت هايش بهترين ساعات. در اين ماه شما به ميهماني خدا دعوت شده ايد و در زمره بهره مندان از کرامت خداوند قرار گرفته ايد، در اين ماه نفس هاي شما تسبيح خداست و خواب شما عبادت است و اعمال شما پذيرفته و دعايتان به اجابت مي رسد... من برخاستم و عرض کردم يا رسول الله! بهترين عمل در اين ماه چيست؟ پيامبر فرمودند: اي اباالحسن!  بهترين عمل در اين ماه خويشتنداري از حرام هاي خداوند عزوجل است.»

پس هر انساني بايد در اين ماه شعله هاي نفس سرکش خود را فروکش نموده و در مقابل پروردگار خويش سر به خاک گذارده و همراه با پشيماني از اعمال گذشته و اشک ريزان، صداي «العفو» خود را به گوش آسمانيان و افلاکيان برساند و دل شيطان را با اين حرکت خود به درد آورد تا شايد در اين ماه به سعادت و رستگاري دست يابد.

 

فضيلت اعمال مستحبى ماه رمضان

           

- دعا و استغفار

الحديث:

قال على بن ابيطالب(ع):

»عليكم فى شهر رمضان بكثرة استغفار و الدعاء فاما الدعا فيدفع عنكم به البلاء و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبكم. (1)

ترجمه: بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعاى زياد. اما دعاهاى شما دافع بلا از شماست. و اما استغفار شما از بين برنده گناهان است.

توضيح:

از وظايف روزه داران در اين ماه، دعا و درخواست‏حوايج از حضرت حق است كه بنده احساس نياز به پيشگاه بى نياز كرده، و دستهاى احتياج خويش را به درگاه او دراز مى‏كند.

- روزهاى ماه رمضان

الحديث:

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):

ايها الناس انه قد اقبل اليكم شهر الله بالبركة و الرحمة و المغفرة، شهر هو عند الله افضل الشهور، و ايامه افضل الايام و ليالى افضل الليالى و ساعاته افضل الساعات. (2)

ترجمه:

اى مردم ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به شما رو كرده است، ماهى است كه پيش خدا بهترين ماه است و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعات.

- اعتكاف

الحديث:

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):

اعتكاف عشر فى شهر رمضان تعدل حجتين و عمرتين. (3)

ترجمه: اعتكاف در يك دهه از ماه مبارك رمضان برابر با ثواب دو حج و دو عمره است.

توضيح:

در ايام و ليالى مقدسه‏اى، طبق روايات رسيده از ائمه معصومين (عليهم السلام) مستحب است كه هر مسلمانى در صورت امكان دهه آخر ماه مبارك رمضان را در مسجد معتكف شود، كه پيامبر اكرم(ص) در تمامى عمرش چنين مى‏كرد.

- تلاوت قرآن

بهترين اعمال در شبها و روزهاى ماه مبارك رمضان، تلاوت قرآن است. اگر چه تلاوت قرآن در تمام اوقات ثواب دارد، ولى چون قرآن در ماه رمضان نازل شده است، از اجر و ثواب ويژه‏اى برخوردار است چنانچه وارد شده:

الحديث:

قال ابو جعفر (عليه السلام):

لكل شى‏ء ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان (4)

ترجمه:

براى هر چيزى بهارى است و بهار قرآن رمضان است.

بنا بر اين امتيازات قرآن به اعتبار نزولش در ماه رمضان از ماههاى ديگر بيشتر است.

الحديث:

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):

من تلافيه آية من القرآن كان له مثل اجر من ختم القرآن فى غيره من الشهور. (5)

ترجمه:

اگر كسى در اين ماه يك آيه از قرآن تلاوت كند، ثوابش مثل كسى است كه در غير ماه رمضان يك ختم قرآن كرده است.

- افطارى و صدقه دادن

الحديث:

قال الباقر (عليه السلام)

يا سدير، هل تدرى اى ليال هذه؟ فقال له نعم. جعلت فداك ان هذه ليالى شهر رمضان فما ذاك؟ فقال له اتقدر على ان تعتق كل ليلة من هذه الليالى عشر رقاب من ولد اسمعيل؟ فقال له سدير بابى انت و امى لا يبلغ مالى ذاك، فما زال ينقص حتى بلغ به رقبة واحدة فى كل ذلك يقول: «لا اقدر عليه فقال له: افما تقدر ان تفطر فى كل ليلة رجلا مسلما؟ فقال له: بلى و عشرة فقال له (عليه السلام):

فذاك الذى اردت يا سدير، ان افطارك اخاك المسلم يعدل عتق رقبة من ولد اسماعيل عليه السلام. (6)

ترجمه:

اى سدير! آيا مى‏دانى چه شبهايى است اين شبها؟ سدير گفت:

بلى فدايت گردم اين شبها شبهاى ماه رمضان است، مگر اين شبها چگونه است؟ امام (عليه السلام) فرمودند: آيا قدرت دارى هر شب از اين شبها ده بنده از فرزندان اسماعيل (ع) را آزاد كنى؟ پس سدير عرض كرد: پدر و مادرم به فدايت، ثروتم كفاف نمى‏دهد، پس امام پيوسته تعداد بنده‏ها را كم كرد، تا رسيد به يكى در تمام اين ماه، سدير گفت: قدرت ندارم پس امام(ع) به او فرمود: آيا قدرت ندارى هر شب يك مسلمان روزه‏دارى را افطار دهى؟ سدير عرض كرد: بلى تا ده نفر را هم مى‏توانم افطارى بدهم، پس امام به او فرمود:

اى سدير همان است كه اراده كردى يعنى با افطارى دادن ده روزه‏دار به ثواب عتق و آزاد كردن ده بنده از اولاد اسماعيل (ع) نايل مى‏گردى.

توضيح:

خداوند انسان روزه‏دار را بر آنچه انفاق مى‏كند در خوردنيها و آشاميدنيها محاسبه نمى‏كند ولى در اين امر «اسراف‏» نشود.

الحديث:

عن ابى عبد الله عليه السلام:

من تصدق فى شهر رمضان بصدقة صرف الله عنه سبعين نوعا من البلاء. (7)

ترجمه:

هر كس در ماه رمضان صدقه‏اى بدهد خداوند هفتاد نوع بلا را از او دو مى‏كند

رمضان ...

            

رمضان اسمى از اسماء الهى مى‏باشد و نبايست‏به تنهائى ذكر كرد مثلا بگوئيم، رمضان آمد يا رفت، بلكه بايد گفت ماه رمضان آمد، يعنى ماه را بايد به اسم اضافه نمود، در اين رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) گوش فرا مى‏دهيم.

رمضان از اسماء الله است

هشام بن سالم نقل روايت مى‏نمايد و مى‏گويد: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابى جعفر امام باقر (عليهما السلام) بوديم، پس سخن از رمضان به ميان آورديم.

فقال عليه السلام: لا تقولوا هذا رمضان، و لا ذهب رمضان و لا جاء رمضان، فان رمضان اسم من اسماء الله عز و جل لا يجيى و لا يذهب و انما يجيى‏ء و يذهب الزائل و لكن قولوا شهر رمضان فالشهر المضاف الى الاسم و الاسم اسم الله و هو الشهر الذى انزل فيه القرآن، جعله الله تعالى مثلا و عيدا و كقوله تعالى فى عيسى بن مريم (عليهما السلام) و جعلناه مثلا لبنى اسرائيل. (1)

امام عليه السلام فرمود: نگوئيد اين است رمضان، و نگوئيد رمضان رفت و يا آمد، زيرا رمضان نامى از اسماء الله است كه نمى‏رود و نمى‏آيد كه شى‏ء زائل و نابود شدنى مى‏رود و مى‏آيد، بلكه بگوئيد ماه رمضان، پس ماه را اضافه كنيد در تلفظ به اسم، كه اسم اسم الله مى‏باشد، و ماه رمضان ماهى است، كه قرآن در او نازل شده است، و خداوند آن را مثل و عيد قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ عيسى بن مريم (سلام الله عليهما) را براى بنى اسرائيل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب (عليه السلام) روايت‏شده كه حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان‏» (2) شما به راستى نمى‏دانيد كه رمضان چيست (و چه فضائلى در او نهفته است).

ادامه نوشته

تصاویر خطای دید

يه تصويري بهتون نشون ميدم كه تمركز حواستون رو مشخص مي كنه اگه يه چند لحظه به + خيره بشيد دايره هاي اطراف كم كم محو ميشن


جالبه نه !!!؟؟

تصاویر خطای دید

به دایـره میانی خیره گردید پس از چندین ثانیه خواهید دید که بتدریج سایه های اطراف ناپدید میگردند !!!
http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/12.jpg?1176532017

شگفت انگیز ترین تصویر موجود !

به وسط این دایـره به مدت ۲ دقیقه خیره گردید بتدریج خواهید دید که هاله ای آبی رنگ

پیرامون دایره شروع به درخشیدن میکنـد!!

الـبته بتدریـج چشمانتان را از صفحه مونیتور فاصله دهید تا هاله بزرگتر گردد .

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/13.jpg?2135068827

پنجره زیر به سمت چپ است یا راست؟ !

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/14.jpg?375305923

بنای زیر دارای چند ستون هستند !

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/15.jpg?2085227112


تصویر زیر یک پل طویل است و یا چندین کشتی؟ !

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/16.jpg?1294294296

اسکیمو و یا صورت اسکیمو؟ !

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/17.jpg?1124245525

خطوط قرمز زنگ کاملا موازی هستند !

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/18.jpg?265165604


دایره زیر تنها بواسطه خطوط اطرافش خمیده بنظر میرسد !

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/19.jpg?700352079

مجموعه تصاویر خطای دید

سلام دوستان چند تا تصویر خطای دید تو یکی از وبلاگها دیدم بد نیست شما هم ببینید برا من جالب بود......

دایره های میانی هر دو یک اندازه هستند

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/02.jpg?1562441498


خطوط زیر کاملا موازی همدیگر هستند

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/03.jpg?613402937

تصویر زیر یک جسم است یا ۲ جسم؟

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/04.jpg?965937170


در محل تقاطع مربعهای زیر تنها دایره های سفید وجود دارند !

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/05.jpg?2114485950

جریان آب در ۳ رود زیر تنها توسط پس تصویرهای چشمان شما پدید آمده !

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/06.jpg?687385706


نقطه وسط خیره شوید و سرتان را جلو و عقب ببرید چرخها به حرکت در میایند !!!

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/07.jpg?981610948

یک تصویر بسیار حیرت آور …

مربع های تاب برداشته ! امـا هیـچ خط منــحنی در تصویر زیر وجود ندارد! میتوانید با خط کش امتحان کنید !

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/08.jpg?615295792

سلام بر رمضان.....

باز هواي سحرم آرزوست                خلوت و مژگان ترم آرزوست

شكوه ي غربت،نبرم اين زمان         دست تو و روي توام آرزوست

خسته ام از ديدن اين شوره زار            چشم شقايق نگرم آرزوست

واقعه ي ديدن روي تو را                     ثانيه اي بيشترم آرزوست

جلوه ي اين ماه نكو را ببين        رنگ و رخ و روي توام آرزوست


و باز هم نسيم روح افزاي رمضان، جان و تن مؤمنان را نوازش مي دهد...
رمضان، موسم عبادت و فصل بندگي كردگار است...
رمضان،فصل مناجات و دعاست و دعا، نردبان تعالي جان است...
رمضان، دوره ي تزكيه و تهذيب و تربيت و ساختن و مقاومت كردن و تحمل نمودن و چشيدن است...
ايام عفاف و كنترل و امساك و توجه به خدا و تقرب به پروردگار است...
گرامي و مبارك باد، حلول اين ماه پرفيض و موعد ميهماني الهي و آغاز دعوت خداي متعال براي حضور بر سر سفره ي گسترده ي رحمت...
سلام بر رمضان و سلام بر ميهمانان عزيز اين ماه....

 

به روش ژاپنی ها .....

مغز شما چند سالشه؟
ابتدا روي لينك زير كليك كنين.
بعد دكمه استارت رو بزنين.
بعد از يك آماده باش 3 – 2 - 1 بايستي جاي اعداد رو كه چند لحظه نمايش داده مي شه به خاطر بسپارين و روي جاي اون ها به ترتيب از كم به زياد كليك كنين!!!
بعد از چند مرحله، سن مغز شما با توجه به زمان عكس العمل و درستي اون محاسبه و نمايش داده میشه!!!.

http://flashfabrica.com/f_learning/brain/brain 

برگرفته از وبلاگ ذهن های خلاق دست های خالی